آیا فرهنگ بلوچی از بین خواهد رفت؟ ٣

از لاشار

آيا فرهنگ بلوچي از بين خواهد رفت؟ ٣ زوال فرهنگ


فرهنگ ها معمولا به دو دليل عمده از بين مي روند.اول آنكه در تماس با فرهنگ هاي ديگر ممكن است رنگ ببازند و شايد در مراحل حادتر فرهنگ به طور كلي از بين برود. دليل دوم اين است كه مردم زباني كه به آن فرهنگ متعلق است را فراموش كنند. هنگامي كه در يك جامعه بيش از يك فرهنگ متداول باشد معمولا يكي از فرهنگ ها بر ديگر فرهنگ ها برتري نسبي دارد. فرهنگ برتر سعي دارد كه برتري خود را نسبت به فرهنگ هاي ديگر هميشه حفظ نمايد. يك فرهنگ در حفظ برتري فرهنگ ممكن است كه حتي به روش هاي تند و خشن حتي روي بياورد. روي آوردن به تبليغ به وسيله ي رسانه هاي مختلف از ديگر روش هاي متداول اشاعه ي فرهنگي در يك جامعه است. در جوامع چند فرهنگي مردمي كه به فرهنگ كوچك متعلق هستند خواسته يا نا خواسته به فرهنگ برتر گرايش پيدا مي كنند. اين يكي شدن هنگامي كه مثلا يك فرد مهاجر به سرزميني وارد مي شود نيز ديده مي شود. اين حل شدن در فرهنگي غير خودي باعث مشكلاتي براي فرد مي شود مثلا فرد ممكن است دچار شوك فرهنگي يا در مراحلي بيگانگي فرهنگي شود. در واقع مي توان به كلام ساده گفت كه فرهنگ بزرگ تر هميشه پتانسيل چيره شدن بر فرهنگ هاي كوچك تر را دارد و خرده فرهنگ ها معمولا تمايل به اتصال به فرهنگ برتر و حتي در مواردي حل شدن در آن فرهنگ را دارد. نمونه اي كه مي توان براي فرهنگ خرده و فرهنگ برتر درباره ي مردم بلوچ مي تواند ذكر كرد مربوط به پذيرش فرهنگ بلوچي از طرف مردم براهويي است. فرهنگ بلوچي به عنوان يك فرهنگ بزرگتر در مقابل براهويي قرار داشت و مردم براهويي فرهنگ و حتي در حال حاضر زبان بلوچي را نيز پذيرفته اند. مهم ترين روش شمول همگاني يك فرهنگ اشاعه زبان آن فرهنگ است. زبان را مي توان به عنوان پشتيبان اصلي يك فرهنگ به حساب آورد. به عبارت ديگر با از بين رفتن يك زبان خيلي زود فرهنگ متصل به آن از بين خواهد رفت. مثلا در آمريكا برخي قبايل سرخ پوستي وجود داشته اند كه اكنون از آنها نشانه اي بر جاي نيست و يا حتي زبان هاي وجود دارند كه ممكن است يك يا دو نفر به آن تكلم مي كنند. با از بين رفتن آنها زبانشان نيز از بين خواهد رفت و به طبع فرهنگ آنها نيز مانند زبان نابود خواهد شد. به طور خلاصه مي تواند نتيجه گرفت كه شالوده فرهنگ زبان است اگر بين برود زوال فرهنگ حتمي خواهد بود. عكس اين عمل نيز صادق است يعني اگر زباني دگر بار زنده شود فرهنگ مربوط به آن نيز تا حد زيادي احيا خواهد شد. نمونه اي كه مي تواند براي اين مدعا بيان كرد بازسازي زبان عبري است كه در اسرائيل روي داد. همان گونه كه مي دانيم زبان عبري زبان كتاب مقدس بوده است ولي هيچ جامعه اي به آن تكلم نمي كردند تا آن كه با روش هاي زبان شناسي اين زبان دوباره متولد شد و مردم اسرائيل به آن تكلم كردند. براي نتيجه گيري از بحث زوال فرهنگ بايد گفت كه فرهنگ هاي موجود در يك جامعه و موقعيت فرهنگ مورد نظر در رابطه با فرهنگ هاي سبب زوال يا دوام يك فرهنگ مي شود. اگر يك فرهنگ در موقعيت پايين تر قرار گيرد به طور حتم تحت تاثير فرهنگ غالب خواهد گرفت. مورد دوم مسئله زبان است كه همان طوري كه گفته شد اساس دوام يك فرهنگ است. چنانچه يك زبان از بين برود يا متحول شود زوال و تحول آن فرهنگ حتمي خواهد بود. در قسمت بعدي به بررسي دقيق تر نقش زبان در مقوله فرهنگ بخصوص درباره نقش حفاظتي زبان خواهيم پرداخت.