شهباز قلندر
تولد: 573 هجری قمری
وفات: 673 هجری قمری برابر 1272 میلادی
"شيخ عثمان مروندي" معروف به "لعل شهباز قلندر" از عرفاي بزرگ اسلامي در شبه قاره ميباشد. اسم اصلی او "سيد عثمان"، معروف به "شهباز قلندر"، القابش "سيف اللسان"، "شمسالدين"، "مخدوم" و "مهدي" است و به "عثمان" يا "شهباز" تخلّص مينمود.
در نتيجه مساعي او مناطق "مروند" تا "سيوستان" (سيهون) از پرتو توحيد خداوندي و انوار محمّد(ص) روشن گشت. گفتههاي او اثر بسيار خوبي در تبليغ و اشاعه دين و اصلاح جامعه روزگار خود داشت. انديشههاي برجسته او بيانگر فلسفه و عرفان، وحدت وجود و نجات بشر است. او عالمي بزرگ، عارفي سترگ، معلمي دلسوز، سخنوري چيره دست و شاعر و نويسندهاي زبردست بود. بر علوم و ادبيات عربي و فارسي احاطهاي كامل داشت و در تفسير قرآن و حديث و فقه اطلاعات كافي داشت. متخصّص زبانشناسي و دستور زبان بود. بعضي از كتابهايش جزو مواد درسي حوزههاي علميه رايج بوده است از جمله عقد، اجناس ميزان صرف، صرف صغير وغيره را ميتوان نام برد. "لعل شهباز قلندر" پيرو سلسله "قادريه" بود و در سير و سلوك، انديشههاي حضرت اميرالمؤمنين علی(ع) را معراج "رندي" و "قلندري" ميدانست. علوم ظاهري و باطني و نيروي معنوي او از منبع فياض علی(ع) سرچشمه ميگيرد، براي همين است كه در تجريد مقامي رفيع داشت و مؤيد و مروّج مشرب فقر و تصوّف بود. والي ايالت ملتان "سلطان محمّد بلبن" نيز از ارادتمندان "لعل شهباز قلندر" بوده است. در عصر "فيروز شاه تغلق" والي سيوستان "ملك اختيارالدين" مقبره "لعل شهباز قلندر" را ساخت، مؤيد اين مطلب كتيبه فارسی مزار است. مقبره "لعل شهباز قلندر" در شهر "سيهون سند" يكي از پر رونق ترین مزارات پاكستان است. چند بيت از مفردات او را در اينجا ميآوريم:
شهباز لامكانم، من در مكان نگنجم
عنقاي بي نشانم، من در نشان نگنجم
گهي زنار ميبستم، گهي قرآن هميخواندم
گهي در مذهب ترسا، گهي محنت كشيدستم
دوصد جامه كهن كردم، لباس فقر پوشيدم
درآن برجي كه من هستم، هزاران يك رسيدستم
ز عشق دوست هرساعت درون نار ميرقصم
گهي برخاك ميغلطم، گهي درخار ميرفصم
شدم بدنام در عشقت، بيا اي پارسا اكنون
نميترسم ز رسوائي، به هر بازار ميرقصم
منابع و مآخذ
1. صدرالدین عارف – نورمحمد خان فریدی – لودهران/ شهرستان مولتان، ص: 190
2. مهران نقش – دکتر وفا راشدی، مکتبه اشاعت اردو – کراچی، ص: 160
3. لعل شهباز قلندر سیوستانی – قیوم راشد – حیدرآباد، 1970 میلادی، ص: 20-